1. آقای ه می گه که همیشه bulk ها و spam های ای میل ات رو چک کن. گویا جواب اولین میل من به او از همین قسمت bulk های میل باکس یاهو اش سردر آورده و من با خودم همه اش فکر می کنم که اگه اون ای میل خونده نشده بود ، یعنی ما امروز با هم نبودیم و هیچ اتفاقی بینمون شروع نشده بود؟ یعنی یه جواب ای میل می تونست زندگی من و آقای ه رو کاملا عوض کنه؟ همه چیز دنیا خیلی عجیبه.
2. دیروز که داشتیم با آقای ه نقاشی هایم رو بسته بندی می کردیم ، با یه حساب سرانگشتی دیدم اگه هر کدوم از کارام رو بفروشم 5000 تومن – که تقریبا یعنی یه هیچی – حول و حوش 3 – 4 میلیونی می شه و دیدم چقدر کم عقلم که این منابع بالقوه رو بالفعل نمی کنم. شاید که این حساب سرانگشتی برای نزدیک 1000 تا کار که حاصل 9 سال زندگی هنری امه ، کم و در واقع تقریبا هیچ باشه اما پول متریالش که در می آد هیچ ، سود اندکی هم داره!
راستی اگه کسی احتیاج به مقوا یا کاغذ داره برای کار کردن – در حد نو اند – بهم زنگ بزنه.
املت قارچ وحشی chanterelle mushroom
مواد لازم : برای 4 نفر
. 450 گرم قارچ ( احتمالا به دلیل نبود این قارچ در ایران مجبوریم از قارچ معمولی استفاده کنیم )
. 6 تا تخم مرغ تازه
. یک قاشق غذاخوری سبزی تازه ی معطر ریز شده
. 3 قاشق غذاخوری روغن زیتون
. substitute salt ( نوعی نمک که در ایران موجود نیست و نمک رژیمی است ) و پودر فلفل سیاه
تهیه :
روغن زیتون را در تابه ی نچسبی بریز. قارچ ها را حدود 5 دقیقه بپز بعد مخلوط تخم مرغ را بهش اضافه کن. املت را تا وقتی سفت شود بپز. از روی حرارت برش دار و هرچه زودتر سرو ش کن.
پروتئین : بالا
کربوهبدرات : کم
فیبر : کم
چربی اشباع شده : متوسط
چربی اشباع نشده : کم
کلسترول : بالا
آنتی اکسیدان : کم
اگه خوشمزه شد بگید خودم هم بپزمش!
به تمام این ها عادت کرده ام. به تمام این ردپاها که قبلن ها چه سنگینی می کردن روی قلبم. با صدا یا بی صدا. از کنارشون رد می شم. با روش خودم.
هی صدا می زنم توی دلم که بفهمه ولی نیست. همه جا پر از سکوته.
.
.
.
.
.
بال داشته باش. از روی همه ی آدم ها و وقایع پرواز کن و بخند. قهقهه بزن تا وقتی اون بالاها بشنونت. تو با این بال های بزرگ که هیچ ربطی به اون بال های خیالی که برای بستن دهن حوا واسش می کشیدی ، می تونی واقعن پرواز کنی. خسته شدی... از این همه حرف نگفته. از این همه خاطرات احمقانه که هنوز می گی شون تا عادی بشن و نمی شن و فقط چشات اشک آلود می شن و بعد به خودت می گی باید جلوی همه قوی باشی و آن قدر می خندی تا همه فکر کنن این ها اشک های خنده است نه گریه. نه دردی که هنوز هم هست ولی تو با لبخند تلخ از کنارش می گذری.
زندگی ارزش هیچی رو نداره. ارزش هیچی رو.
.
.
.
.
.
این موسیقی دردآور و نوستالژیک رو گوش می دم و این قدر جایی که می برتم ناشناس و دوره ، که بی خیال می شم به مخم فشار بیارم اون جا کجاست ...
بعضی آهنگا مثل همین over my shoulder چه قدر خوبن . در صداها چیزی هست . در بعضی صداها چیزی هست که یه حسی می ده . یه حسی . خوشحالم که این جا هست . این جا که بنویسم چه قدر این پست صنم رو دوست داشتم و چه قدر دوست داشتم لحظاتی به جای آدم هایی باشم و یکی از اون ها صنم است . دوست دارم در مغزشون برم و بفهمم چه طور حس می کنند جهان پیرامونشون رو ، چه طور خسته و درمونده می شن ، چه طور عاشق می شن و چه طور لبشون رو می ذارن به لبه ی لیوان چای شون . زیاد نیستن این آدم ها برام اما هستن . این آدم ها یه نقاط قدرتمندی دارن که دوست دارم لمسش کنم .
پی نوشت. این آلبوم جدید Mika رو گوش کنید حتما . اسمش هست .Life in cartoon motion