آذرستان
بیست و چهار ساعت در خواب وبیداری
Monday, August 11, 2008
هنگامه قاضياني، بازيگر فيلم «به همين سادگي» گفت: من از فمينيست متنفرم. به خصوص فمينيستي كه در ايران دارد شكل مي گيرد. چون هيچ مكتب و اصولي پشتش نيست. زن ها دوست دارند شبيه مردها باشند. در صورتي كه زن بايد زن بماند.

نمی دانم خانم قاضیانی و چند نفر دیگری که مشابه این حرف را در رسانه ها گفته اند اصلا یک فمینیست درست و حسابی ایرانی را با چشم خودشان دیده اند و با او کمی معاشرت کرده اند؟ خانم قاضیانی ، من فمینست هستم و سی سال است که در همین ایران زندگی می کنم و تا به حال پایم را از مرزهای این سرزمین بیرون نگذاشته ام. فمینیست هستم. ازدواج کرده ام و هیچ وقت هم نخواسته ام مثل مردها باشم. اصلا مگر مردها که خودشان در کار زندگی شان مانده اند می توانند الگوی من باشند؟ من دلم می خواهد خودم باشم. دلم می خواهد بتوانم زندگی ام را آن طور که دوست دارم و دلم می خواهد زندگی کنم. من فقط آرزو دارم مردها که بسیاری از آن ها فکر می کنند و تنها خیال می کنند همه چیز را می دانند ، دست از سر من و امثال من بردارند و این همه نسخه نپیچند که باید چه طور زندگی کنم ، چه طور راه بروم ، چه طور لباس بپوشم ، چه طور رفتار کنم ، چه طور فکر کنم و چه طور با کسی بخوابم. من عاقلم. من سی سال زندگی کرده ام و یک انسان سی ساله در هر جامعه ی سالمی توانایی تشخیص خوب و بد زندگی اش را دارد. من دوست ندارم نگران باشم. نگران این که چه باشم و چه نباید باشم.
خانم قاضیانی ، شما باید خیلی خوشحال باشی که پایت را از مرزهای ایران پرگهرمان بیرون گذاشته ای و چند سالی را جایی زندگی کرده ای که هر مرد نامردی به خودش اگر اجازه بدهد دستش را به بدنت بمالد بتوانی به دادگاه بکشانی اش. شما سال های جوانی ات را در جایی نگذرانده ای که وقتی به سی سالگی برسی آرزوهایت هم سطح دختران 20 ساله ی اروپایی باشد.
تو از فمینیست که در واقع لفظ درستش فمینیسم است متنفری و من از تفکری که باعث می شود تو این گونه فکر کنی و با افتخار هم بازگویه اش کنی.