آذرستان
بیست و چهار ساعت در خواب وبیداری
Tuesday, April 15, 2008
امروز اگر خدا بخواد این دندون ما کارش تموم می شه. جدا زندگی ام داغون شده سر این دندونه. از پریشب هم کلی درد می کنه ولی منشی دکتره هی می گه این دندون که عصب نداره درد کنه حتما دندون بغلی شه. واقعا نمی دونم چی بگم.
کلن هم که فهمیده ام دندون هامو شبا به هم فشار می دم و همین باعث درد بیشتر دندونامه. دکتره می گه بیا از این گاردها بگیر که تو خواب می ذارن توی دهنشون اما یکی از دوستام می گه مامانش داشته و به دردش نخورده. تصمیم گرفتم برم روانپزشک و ریشه ای حلش کنم. حتما اعصابم خرده یا یه مشکلی دارم دیگه.



این پست زهرا رو هم بخونید و حتما کامنت هاش رو هم ببینید. این خانوم خودش هم نمی دونه اخلاقی بحث کرده یا مذهبی. کلن دوست دارم وبلاگستان رو با این همه تکثر آرا. هی هی هی