یکشنبه شب وقتی پیک غذا آورد واسمون ، گربه از لای در فرار کرد. فردا عصرش رفتم دیدم نشسته جلوی در پشت بام. ما طبقه ی 3 زندگی می کنیم . پشت بام طبقه ی 13 است !!! منم بردمش گذاشتمش توی حیاط. رفت پی زندگی اش. همین. دو روز حالم قشنگ بد شده بود بعد رفتنش. فکر کردم اگه دو سال دیگه که می خواستیم بریم ولش کرده بودیم چه پدری ازمون در می اومد.