آفرین
صد مرحبا
ماهنامه ی زنان هم لغو مجوز شد. به این می گند دیکتاتوری؟ این حرف ها – سیاه نمایی وضعیت زنان- خیلی آدم را یاد 1978 می اندازد. آدم ها همه باید مثل میرا بروند و یه لبخند خوشگل بچسبانند روی لب هاشان و اصلا هم یادشان نیاید توی چه کثافتی دارند وول می خورند.
یک روزنه ی کوچک را هم تاب نمی آرند. یک مجله که خوانندگانش از هزار نفر بیشتر نیستند کلا.
........................................................
عاشق این مملکتید. پس عاشق سانسورید. عاشق اعدامید. عاشق آن هایی که زنانشون را کتک می زنند. عاشق فا ح شه کش ها. عاشق کثافت ، کثافت ها ... به هرحال باید یک جوری به وطن افتخار کرد یا نه؟ آیا دولت یک کشور آینه ی مردم آن نیست؟ ناسیونالیست ها ، به این فکر کنید که وقتی اسم فرانسه را می برید یاد سارکوزی هم می افتید. با انگلستان یاد بلر. با آمریکا بوش. همین.
شاید "افرا یا روز می گذرد" از دیدگاه تئاتری اثر موفقی نبود و بیضایی تکرار مکررات کرده بود اما یک چیزش حقیقت محض است. ما همان مردمی هستیم که روزی کلاه به احترام هم از سر برمی داریم و عاشق شیفته ی هم می شویم و فردا او را هو می کنیم ...