من اشتباه کردم. رضا قاسمی شبیه هیچ کس نمی نویسد با این نثر تر و تمیز که معلوم است کلی برایش جان کنده.
وردی که بره ها می خوانند را می گویم. شاید
همنوایی داستان تر بود و عنصر روایتی اش قوی تر اما این کتاب عجب کتابی بود. خوشم آمد خیلی.
امیدوارم آقای قاسمی مرا ببخشد از آن تحلیل عجولانه ی چند پست قبل.
دوست داشتم می توانستم مثل قاسمی بنویسم. حسودیم شد.