آذرستان
بیست و چهار ساعت در خواب وبیداری
Monday, January 7, 2008

قضاوت کردن کار بسیار ابلهانه ای است. از دوستم معذرت می خوام. باز هم.

…………………………….

موضوع این جاست که واسه ی من همه چی قاطی پاطی شده و من واقعا به این دارم می رسم که نکنه "نمی تونم" من شبیه به "نمی خوام" ه. شاید هست. شاید شبیه دختر لجبازا شده ام.

…………………………….

اعتراف می کنم دوستای خودمو از دوستای آقای ه بیشتر دوست دارم. البته طبیعیه. دوستای مشترک اما تو این دو دسته نیستن.

ضمنا دوستای من هیچم لوس نیستن!!!

……………………………

آدم برفی نساختن با من. نامردا.

فقط کاش یه برف دیگه بیاد. خدایا لطفا این قدر خشک هم نباشه که نشه گوله اش کرد. یه برف مناسب یه آدم برفی خیلی گنده.