امروز من و آقای ه قصد کردیم بعد صد سال بریم سینما. جلوی در سینما ایستادیم و دقیقه ای به عکس های فیلم ها نگاه کردیم و خب تنها حسی که داشتیم این بود که 3000 تومن رو می شه خیلی بهتر خرج کرد یا حداقل کاری باهاش کرد که از نتیجه اش مطلعی. عطای سینما رو به لقاش بخشیدیم و پیاده روی کردیم و دلستر نوشیدیم !