آذرستان
بیست و چهار ساعت در خواب وبیداری
Friday, June 8, 2007
صیغه یا روش طبخ دلمه !!!
بعد این همه پست خواندن ها درباره ی این "صیغه" خواستم سرچ کنم در گوگل و خیلی خشنود شدم از دیدن این که این کلمه در گوگل و یاهو فیلتره اما خب کمی بعد به نقشه ی پلیدانه پی بردم. این فیلترینگ بعد از حرف های وزیر کشور یه خاصیت داره و اون اینه که مردم بیشتر کنجکاو بشن به فهمیدن درباره ی "صیغه".
پیشتر و حالا ، من مخالف "صیغه" هستم سفت و سخت اما دوستی چیزی گفت که بد نگفت. در واقع "صیغه" همون فاحشگی قانونی است اما خب اگر منطقی نگاه کنیم متوجه می شیم که "روابط جنسی آزاد" در ایران که داعیه ی اسلامی بودن داره امکان نداره و باید همه فکرش رو به گور ببریم اما این نحوه ی پیچاندن آن به این شکل را خود خدا یا پیامبرش در کتابش انجام داده و پیامبر و بقیه ی امامان هم تا دلمون بخواد زن صیغه ای داشتن اما یه نکته هم هست که این جا در این برهه ی زمانی به نفع دولت نیست که مطرح کنه. در زمان صدر اسلام دو دسته زن ها صیغه می شدند ، یکی کنیزها و زنانی که در جامعه ی عرب آن زمان مرتبه ی اجتماعی نداشتند و بعدی هم زنان بیوه که مثلا شوهرانشون رو در جنگ از دست داده بودند وگرنه که حضرت محمد خودمون سه زن حسابی که داشت هر سه عقدی بودند : خدیجه ، عایشه ، ام سلمه و هیچ جا هم دقت کنید اسمی از زنان صیغه ایش به عنوان زنان تاثیرگذار در زندگی اش و اسلام برده نشده. دختر عمر هم که از زنان محمد بوده زن عقدی او بوده و اصولا این طور که به نظر می آد در اون زمان زنان محبوب رو عقد دایم می کردند چون بچه هاشون هم محبوب بوده اند و مردها می خواستند این بچه ها هم ارث ببرند و هم این که ترجیح می دادند فرزندان زنان محبوبشان نامشان رو حفظ کنند و زنان محبوب و سطح بالا و ثروتمند اصلا تن به "صیغه" نمی دادند. در واقع با نظری به جامعه ی زمان پیامبر ، زنانی "صیغه" می شدند که نمی توانستند از راه دیگری امرار معاش کنند و مجبور بوده اند که تن به این کار بدهند. البته با آمدن اسلام به شبه جزیره ی عرب زنان روسپی عرب که زنان قدرتمندی هم بودند گویا ، از این راه نتوانستند امرار معاش کنند و خیلی هاشون هم از مکنت و مال و اسم و رسم برخوردار نبوده اند و این زنان احتمالا قشر وسیعی از زنان صیغه ای آن زمان را تشکیل داده اند.
اگر به شکل صدر اسلام به مساله ی "صیغه" نگاه کنیم ، چندان عیبی بر آن وارد نیست که حسن هم داشته اما در جامعه ی امروزی ایران به دلیل فشارهای وحشتناک جنسی و نبودن آزادی کامل در انتخاب جنسی ، ترویج "صیغه" خطرناک هم هست چرا که خیلی از دخترانی که دست به این کار بزنند از جانب خود مردان هم طرد می شن و مردان آن ها را به شکل فواحش قانونی نگاه خواهند کرد. بچه ای که از "صیغه" به وجود بیاد ارث نمی بره و متاسفانه اگر "صیغه" بین دو نفر به شکل شفاهی خوانده بشه راهی برای اثبات این که چه کسی پدر بچه است نخواهد بود. مهم حرام زاده یا حلال زاده بودن اون کودک نیست ، مهم حقوق قانونی است که اون کودک از آن ها محروم خواهد شد و خب می دونیم که مساله ی جلوگیری علمی هم خیلی امر جا افتاده ای در ایران نیست و نمی دونم دولت چه راهکاری برای این یه مساله داره ( البته دولت کی راهکار برای مسایل داشته که این دومیش باشه ! )
نکته ی مهم تر این که جامعه ی ایرانی روز به روز در حال سنتی تر شدن و مذهبی تر شدن است وناهنجاری ها و خرافه پرستی هایی که به نام مذهب در ایران درحال رشده ، در حال به قهقرا بردن فرهنگ عامه ی مردم است و من به شخصه فکر نمی کنم خانواده های ایرانی به راحتی تن به این کار بدهند به خصوص درباره ی دخترانشون و اتفاقا بیشترین قشری که از این مساله ضربه خواهند خورد دختران خانواده های سنتی - مذهبی هستند که به دلیل شکل اسلامی این ماجرا و فراهم نبودن شرایط ازدواج دلخواهشون ، پنهانی "صیغه" شده و بعدا با تبعاتی مواجه خواهند شد که زندگی شون رو زیر و رو خواهد کرد. در نهایت معلوم نیست این راهکار جدید مقابله با نیروی جنسی این خیل عظیم جوان در آخر به چه گندی منتهی خواهد شد. به خیر بگذره ...