آذرستان
بیست و چهار ساعت در خواب وبیداری
Saturday, April 21, 2007
تقدیم به تمام دیوثان جهان که تکثیرشان از راه گرده افشانی است
آن ها دیوثان صغیری هستند ، با فنجانی قهوه و حرفه های جالبشان که سعی در اغوایت دارند. به خودشان اگر خوب نگاه کنند ، پریده رنگی ی را می بینند که از سر ریه های بیمار و ضعیفی است که می فهمی اکسیژن به مغزهاشان نمی رساند. قیافه می گیرند و کافه ها را ردیف می کنند به نام ، که بدانی چه قدر قهوه خورشان ملس است _ و تو که هیچ قهوه خور قهاری برایت سکسی نیست _ و جیب هاشان گشاد ، که برای آن سوراخ های کم عمق که نام فنجان بر آن نهاده اند ، کلی پول بدهند.
در ذهنشان نمی دانی چه خبر است و بیماری روحی شان چیست ، اما می دانی که بدشان نمی آید کلکسیونی بسازند و تو را هم جای بدهند در آن. بالاخره می شود آدم ها را خر کرد. کمی هم دراز شدن گوش ها و نرمی مخملینشان ، دلشان را آب می کند. بد نیست به هرحال. تو می توانی نوعی از موفقیت ناقصی باشی برای طبقه بندی شان _ رجوع شود به همان کلکسیون مزبور _ که چه ماهی لیزی بودی و فراری ، و اگر بتوانند گردی ، هاله ای از موفقیت را درباره ات تعریف کنند ، جای بسی امیدواری و شادکامی خاطرشان است. اگر هم نشد چه باک ؟ می روی ، جا خوش می کنی در لیست دوستان هیجان انگیز مسبوق که گهگاهکی لطفی شامل ات کنند و یادت بیاورند و قهوه ای بنوشند با تو ، که به هرحال حظ بصری هم، خود خالی از لطف نیست و شاید هم نامت را بگنجانند در سیاهه ی بی جنبه گان از خود متشکر ، که تو به تخمدان هایت هم محسوبشان نمی کنی ، این جماعت دیوثان صغیر مغز خایه ای را ، با این سرعت تکثیر بی محابا ...