آذرستان
بیست و چهار ساعت در خواب وبیداری
Monday, March 5, 2007

نامه به آقای رئیس جمهور

Monday, March 05, 2007
متن زیر به آقای احمدی نژاد ارسال شد. چه کنیم، دلمان به حقوق شهروندی خوش است و فکر می کنیم نامه مان را می خوانند. با تشکر از قاصدک* نازنین برای ویرایش. نازلی می گوید دلت خوش است، احمدی نژاد هیچ کاره است. شاید راست می گوید. اما دلم به این خوش نباشد به چه خوش باشد؟
-------------------------------
آقای رثیس جمهور:

به عنوان یک ایرانی که نزدیک به نیمی از عمرش را در ایالات متحده امریکا زندگی کرده است، می​توانم به شما اطمینان دهم که با نابرابری​های اجتماعی و اقتصادی در این مرز و بوم آشنا هستم. به عنوان زنی مهاجر می​دانم که پروپاگاندای ضد ایران یعنی چه و تبعیض چه معنایی دارد. من زمانی ایران را ترک گفتم، که صدای جوانانی چون من به دلیل نیازهای جنگ خفه شده بود. آن موقع سودای آزادی در سر داشتم. اما با گذشت زمان، مفهوم آزادی در کشور "میزبان" که بر پایه صنعت زندان می چرخد، برایم رنگ باخت. هیچ توهمی از مفهوم آزادی در امریکا و هیچ شکی در فرصت​طلبی جنگ​طلبانی که در بساط امپراطوری نو چشم بر منابع طبیعی ایران و دیگر کشورهای منطقه دوخته​اند ندارم. با این شناخت است که از شما تقاضا می​کنم به دور از پیش​فرض​ها، نامه​ام را به عنوان یک دانشجوی خارج از ایران بخوانید.

آقای رئیس جمهور، از زمانی که من ایران را ترک گفته​ام، زنان ایرانی دستاوردهای بسیاری در زمینه حقوق خویش کسب کرده​اند. آنان حکومت اسلامی را اصلاح​پذیر دانسته و در اصلاح قوانین ضد​ زن با چنگ و دندان تلاش کرده​اند. زنانی که نه برای "براندازی" بلکه برای عدالت کوشیده​اند. زنانی که با دلسوزی برای ایران، نه تنها حکومت نوپای ایران را اصلاح ناپذیر ندانسته و با گفتمان​های "براندازی" همسو نشده​اند، بلکه با رعایت قوانین و در چهارچوب حقوق قانونی شهروندان ایرانی به احیای حقوق خود پرداخته اند.

آقای رئیس جمهور، در پژوهش میدانی​ام در یکی از کشورهای همسایه ایران با فردی مواجه شدم که به همراه همکارش مقادیر هنگفتی ارز را بطور غیر​قانونی از ایران خارج کرده و پس از سالها ضربه زدن به اقتصاد ایران سر انجام دستگیر و پس از اندی با ودیعه آزاد شده و از ایران گریخته بود. همکار او نیز با وجود دزدی از بیت المال اخیراً آزاد شده است. نمی​دانم این دزدان و راهزنان به منافع ایران ضربه بیشتری می زنند یا زنانی که جز حقوق برابر و عدالت اجتماعی خواسته​ای دیگر ندارند و به جرم شرکت در تجمعی مسالمت آمیز روانه زندان شده​اند؟

آقای رئیس جمهور، زنانی که در روز 13 اسفند 1385 توسط مسئولان قوه قضائیه به "جرم" تجمعی مسالمت​آمیز (که طبق ماده 27 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران قانونی است) اکنون در بازداشت به سر می برند، از جانب بسیاری از گروه​های اپوزیسیون خارج از کشور و سکولاریست های بنیادگرا به دلیل فعالیت​شان در جهت اصلاح قوانین نظام جمهوری اسلامی سالهاست که مورد شماتت واقع شده و توبیخ شده​اند. کدام بخش از تجمع مسالمت آمیز این فعالان حقوق زن مخل مبانی اسلام بوده که حکومت اسلامی ایران چنین آزادی را از ایشان سلب کرده است؟ آقای رئیس جمهور, چنین برخوردی با زنان به نفع کیست؟

آقای رئیس جمهور، سلب حقوق زنان بی شک منجر به قطع امید فعالان حقوق زنان نسبت به اصلاح پذیر بودن حکومت اسلامی خواهد شد و نتیجه​اش در بهترین صورت چیزی جز ترک ایران نخواهد بود. شنیدن این جمله که "در ایران آینده​ای نداشتم" از زبان جوانانی که که در سالهای اخیر ایران را ترک گفته​اند به گوش من ناآشنا نیست. چرا باید تجمعی مسالمت​آمیز برای اعلام همبستگی با زنانی که به جرم تجمع سال ۸۵ محاکمه می​شوند با چنین برخوردی مواجه شود؟ چرا با دلسوزترین شهروندان ایرانی که مرتکب جرمی نیستند جز تقاضای عدالت، این​چنین برخورد می شود؟ دوباره می پرسم آقای رئیس جمهور، منفعت چنین برخوردی برای کیست؟ آیا جز این است که چنین برخوردهایی هیزم به آتش جنگ​افروزانی می​ریزد که "آزادی سازی" را بهانه حمله​ی نظامی می​کنند؟ آیا جز این است که اگر فعالان دستگیر شده​ی حقوق زنان در صدد براندازی نظام بودند، برای بهتر شدن و عادلانه شدن قوانین همان نظام از جان و مال خود مایه نمی​گذاشتند؟

آقای رئیس جمهور، اعتراض شما به دولت امریکا به دلیل تبعیض برعلیه بسیاری از شهروندانش به جاست. اما تغییر از خانه​ی خویشتن آغاز می شود. نشان دهید که عدالت در خانه هست تا جوانان در سودای یافتن آن از خانه فراری نشوند و در منزل دگری دادخواهی نکنند. ۳۸ زنی که در تجمع مسالمت​آمیز مقابل دادگاه انقلاب اسلامی در تاریخ ۱۳ اسفند۱۳۸۵ در تهران دستگیر شده​اند را آزاد کنید.

سیما شاخساری
وبلاگ فرنگوپولیس