آذرستان
بیست و چهار ساعت در خواب وبیداری
Saturday, March 31, 2007
چرا باید متعصب باشم ، چرا نباید متعصب باشم
یهودی ها رو دیدید؟ نه یهودیان یهودی مانده. اون ها که از دین پدری برگشته اند و مسلمان یا مسیحی شده اند. بنی اسراییل که یهودیان اهالی این قوم هستند آداب و سنن خاص خودشون رو دارند ، فارغ از دینشان. دوستی دارم که پدرش با میل شخصی مسلمان شده اما آنها همچنان عید شبات دارند و تقریبا هر آن چه که نفروخته اند از میراث خانوادگی حفظ کرده اند. دوست من خود رو مسلمان می دونه اما در عین حال اعتقاد به داشتن خون بنی اسراییل در رگهاش داره. او درباره ی قومش می خونه ، به موسیقی های فولکلور قومش گوش می ده و برای عذاب هایی که قومش کشیده اند اشک می ریزه. درسته که با تمام دوستی مون او همه چیز رو به من نمی گه اما مقداری عبری هم بلده و می تونه تورات بخونه. او سعی می کنه میراث مادربزرگ متعصبش رو هم حفظ کنه و ویولن می نوازه. تمام هنرمندان یهودی رو از تاریخ بیرون می کشه و به این که خون بنی اسراییل داره افتخار می کنه. او نژادپرست هم هست چون معتقده که اگر یهودیان 100 باشند بقیه ی مردم جهان 70 و اعراب 30-40 هستند!!! در مورد ارامنه ی دوروبرمون هم این مساله کمابیش صدق می کنه. اما چون دین مسیح دین آرام تر و سهل گیرتری است و قوانینی به استحکام دین موسی نداره آنها بهتر با ما اخت و عجین می شوند و کمتر دیدگاه هایی تا این حد تعصبی دارند. ارامنه هم زبان خودشون رو دارند و تکه خاکی از آن خودشون. آنها هم ترجیح می دهند با هم نژادهایشان ازدواج کنند اما دوست و آشنای غیر ارمنی رو نسبتا راحت به میانشون راه می دهند.
من در خانواده ای ترک به دنیا اومدم. پدر و مادرم ، خصوصا مادرم تعصب خونی نداشته و نداره. ممکنه از شنیدن جوکی که ترک ها رو خر خطاب می کنه ناراحت بشه اما کوچکترین علاقه ای به شهرش نداره و خیلی هم ، جز با فامیل های نزدیک ترک معاشرت نمی کنه. من خون ترکی دارم اما زبان مادری ام که ترکی است رو فقط می فهمم و صحبت کردن به اون برام بسیار دشواره. نه تعصبی روی نژادم دارم و نه تعصبی بر هیچ نژاد دیگری.
همیشه فکر می کنم آدم هایی که بر وطنشون تعصب دارند و بی چون و چرا از آن دفاع می کنند به اندازه ی تمام متعصبین دنیا اعم از یهودی و ترک و مسلمان و بودایی و هر متعصب دیگری نادانند. نمی فهمم چه طور می شه بر تکه خاکی که ما تصادفی در اون متولد شده ایم افتخار کرد یا بر اون تف انداخت. من و شما می تونستیم روی هر نقطه ی دیگری در این کره ی خاکی - یا حتی این عالم بزرگ که ما یه نقطه هم در اون نیستیم - متولد بشیم. مثلا آفریقایی باشیم به سیاهی ذغال یا موجودی فضایی اون ور کهکشان. هر چه قدر هم که به من بگید این ها تصادفی نیست باوری بهش ندارم.
درسته که مرزهای هر کشوری باید رعایت بشه اما تعصب روی این خطوط روی نقشه حماقت مطلقه. درست اینه که همه ی انسان ها به حقوق هم احترام بذارند و این حقوق به مرزهای آبی و خاکی روی نقشه هم منتهی می شه اما جان انسان ها و تمایل به جاسوس قلمداد کردن اون ها از آمدن آنها در مرزهای آبی یک کشور مهم تره.
من اون مثال های بالا رو آوردم تا به چیز دیگری برسم. ما ایرانی ها از چند قوم تشکیل شده ایم که مهم ترینشون کردها ، ترک ها ، اعراب جنوب و بلوچ ها هستند. این که این اقوام به ظاهر دارند در کنار هم به خوبی و خوشی زندگی می کنند یک روی ماجراست و این که تمام اقوام قدرتمند و پرجمعیت ایرانی به دنبال تشکیل کشوری مستقل ، روی دیگه. واقعیت اینه که "قومیت" تعصب می آورد نه هم میهن بودن. زبان مشترک ریشه دار تعصب می آورد نه زبان مشترک تحمیلی. ما ایرانی ها بارها در نزدیکی خودمان دیدیم که دو نفر ایرانی از دو قوم مختلف اگر دعوایشون بشه ایرانی بودنشون دود می شه و به هوا می ره.
خداوند در کتاب عهد عتیق بین انسان های جهان که می خواستند برجی بسازند که به او برسند تفرقه انداخت با تفاوت زبان و آنها چون دیگه زبان هم رو نفهمیدند نتونستند برج رو بسازند.
این زبان واحد خود یکی از دلایل قوم گرایی و در نهایت تعصبه. برای من به عنوان یک آدم که در خاکی به نام ایران متولد شده ام و زندگی می کنم ، دعوای دولتم با دولت انگلیس که دولتی است که از سر قدرت همیشه در تاریخ به این مملکت اجحاف کرده مهم نیست. برام مهم تر از همه عواقب این درگیری سیاسی است که شاید باعث درگیری و جنگ بشه. برای من مهم اینه که امروز قیمت نفت به بالاترین حدش در 7 ماه گذشته رسیده و می دونم تمام این ها جینگولک بازی هایی است برای پول بیشتر و سنگین کردن کفه ی قدرت. وگرنه این که 15 ملوان انگلیسی یا هرکجایی در آب های ایران بودند و چه جاسوس اند و چه نه ، واقعا اهمیت خاصی نداره. وقتی با 1000 دلار می شه محل تولدت روی پاسپورتت رو عوض کنی چه وطنی ، چه تعصبی؟ همه چیز پول است و قدرت و تمام جنگ های جهان هم بر سر همین دو تا. والسلام.