آذرستان
بیست و چهار ساعت در خواب وبیداری
Tuesday, January 2, 2007
خر تو خر ایرانی!
خب می گویند که باید بریم و وبلاگ هامون رو ثبت کنیم. نمی دونم چه کسانی جز اون هایی که از نظر خط فکری مشابه دولتیان هستند این کار رو خواهند کرد اما واقعا مثل همه ی کارهای هردم بیل ایران ، یک جماعتی می آن و بلاگفا و پرشین بلاگ می سازند ( به بلاگر کار ندارم ) بعد دولت می آد و همه چیز رو از اول به هم می ریزه و سعی می کنه یه طور دیگه سرهمش کنه. هیچ هم به انرژی صرف شده ی اون آدم ها فکر نمی کنند. ساعت کار بانک ها رو که یادتونه؟ اول می آن و اون همه انرژی که برای تحقیق در این مورد صرف شده و این تصمیم گرفته شده رو یه روزه می اندازند دور و مصوبه ی جدید می دن و این همه مردمی که کارشون با بانک هاست رو آواره می کنند. بعد ، بعد گذشت چند ماه هم می فهمند تصمیمشون از روی شکم مبارک بوده و مجلس سعی می کنه همه چی رو برگردونه به جای اول و از اون خنده دارتر شورای نگهبان اون رو مغایر قانون اساسی تشخیص می ده!!! آخه چرا؟ یعنی تمام این مدتی که بانک ها با اون ساعت کار داشتن کار می کردند پشمی بیش نبوده؟
وضعیت مملکتمون من رو یاد یه داستان از عزیز نسین می اندازه که راوی در یک اداره ای کار می کرده که هر سال مدیرش عوض می شده. هر کس که مدیر جدید می شده کارهای مدیر قبلی رو زیر سوال می برده. راوی آخر قصه می گه که واقعا اگه هر مدیری که می اومد به جای خراب کردن کارهای مسوول پیش از خودش ، اون ها رو کامل می کرد ، الان اداره مون بهشت شده بود! حالا حکابت ایران خودمونه. هر کی رییس جمهور می شه و قدرت رو دست می گیره به جای ادامه دادن ، سعی می کنه همه ی کارهای پیش از خودش رو زیر سوال ببره و اگه زورش برسه هم می زنه خرابشون می کنه. واقعا خر تو خر به همین می گن.
من که قطعا وبلاگم رو ثبت نمی کنم و گویا با قوانینی که گذاشته اند مثل داشتن ای میل اینفو نمی تونم هم این کار رو بکنم. ترجیح می دم یه روز سعی کنم بلاگر رو باز کنم و ببینم فیلتر شده تا این که برم زیر تیغ سانسوری که خودم عاملش خواهم بود. همین حالا هم ما کم خودسانسوری نمی کنیم از سر احتیاط ، اون موقع دیگه باید از چیزهایی بنویسیم که نه ارزش نوشتن و خسته کردن انگشتامون رو دارن نه ارزش خوندن و خسته کردن چشم. اما اگه روزی بلاگر فیلتر بشه یا وبلاگ های همه مون رو هم ببندند ، این قدر آدم خوش فکر هستند که راهی پیدا کنند. به هر حال ما بچه های مملکتی هستیم که توپ دولایه ی راه راه ساختیم ، گچ دیوار می کندیم که روی زمین جدول لی لی بکشیم ، توی ماشین های کوکا فروشی کشورهای دیگه پنج تومنی می اندازیم... ما بچه های سرزمینی هستیم که حتی مغول ها رو مسلمون کردن!!! از ماها هر کاری برمی آد...