آذرستان
بیست و چهار ساعت در خواب وبیداری
Sunday, December 31, 2006
زنده باد اسپایک لی!
من که از دیدن این فیلم لذت بردم. از بازی این آقا و این آقا هم. با این که حدس زدم آخرش چی می شه ولی کیف داشت. کارگردانی و تدوین کار رو به شدت دوست داشتم. البته این فیلمی بود که باید به خاطر قوی شدن
listening & writing
برای کار کلاس زبانم باید می دیدم و البته اعتراف می کنم من با بدجنسی تمام این فیلم رو که حدس زدم مزخرفه و با یه تلفن به آقای "ه" هم صحت حدسم اثبات شد ، با فیلم فوق طاق زدم و امیدوارم اون هم کلاسی ام هیچ وقت اینو نفهمه چون یک کم نامردی بود! ولی خب شما هم جای من بودید این کارو می کردید. آخه اون فیلمه دیدن داشت چه برسه به خلاصه نوشتن؟ هان؟

یه چیز بی ربط دیگه درباره ی فیلم : یه روز با جناب "ه" رفتیم خونه ی ع و ر که بهشون سری بزنیم. دست بر قضا مهمون داشتن و قصد به فیلم دیدن دست جمعی. اول خواستند یه فیلم پلیسی بذارن که با پافشاری ما دوتا و ر قرار بر این شد این فیلم رو ببینیم. ما دو تا قبلا فیلم رو دیده بودیم و در ذهن خودمون اون رو برای جمع مناسب تشخیص دادیم! فیلم که به شدت خنده داره و اشکتون رو درمی آره اما ماجرا این بود که فیلم پر از صحنه های بی ناموسی بود از نوع بدش! و ما یادمون رفته بود!!! حالا یک آقایی در جمع بود حدود 40 - 45 ساله و مجرد و اصل پاستوریزه! این بنده ی خدا رفت بعد فیلم دستشویی و یه ربعی طولش داد. ما هم با این ذهن های منحرفمون کلی دستش انداختیم ، البته بعد رفتنش و ر آن قدر خندید که داشت می مرد ( خدای نکرده!) و این ها رو همه رو گفتم که این فیلم رو ببینید و کلی بخندید اما مراعات مجردان بالای 35 سال و پاستوریزه رو حتما بکنید!!!