آذرستان
بیست و چهار ساعت در خواب وبیداری
Monday, December 25, 2006
نامه ی بچه های پلی تکنیک به احمدی نژاد


خبرنامه امیرکبیر: مدیریت دانشگاه امیرکبیر از جمعی از دانشجویان این دانشگاه دعوت کرد تا روز پنج شنبه به دیدار محمود احمدی نژاد رفته و از نزدیک و در فضایی آرام مسائل و مشکلات خود را با وی در میان بگذارند. گفتنی است جمع کثیری از دانشجویان مدعو را مانند همیشه دانشجویان بسیجی تشکیل میدهند. از سوی دیگر جمعی از دانشجویان پلی تکنیک نامهای خطاب به احمدینژاد نوشته و پیرامون دیدار وی از دانشگاه امیرکبیر توضیحاتی دادهاند. به خاطر انتشار این نامه، دانشجویان غیربسیجی که از سوی مدیریت دانشگاه برای دیدار با احمدینژاد در روز پنج شنبه (امروز) دعوت شده بود، با انتشار نامه دیگری از این دیدار اعلام انصراف کردهاند. متن این دو نامه به شرح زیر است:

بسمه تعالی

جناب آقای محمود احمدینژاد

با سلام

با توجه به نامهای که توسط دانشجویان پلیتکنیک در پی وقایع اخیر خطاب به شما به نگارش درآمده است و در آن مواضع دانشجویان پلیتکنیک نسبت به اتفاقات اخیر اتخاذ گردیده است، لذا حق شرکت در برنامهی دیدار با جنابعالی به واسطه احترام به رای دانشجویان از اینجانبان سلب میگردد. برای اطلاع شما از نامه مذکور و همچنین تسریع در رساندن پیغام دانشجویان، این نامه پیوست میشود و به اطلاع دانشجویان نیز رسانیده میشود تا هم از اقدام ما مطلع گردند و هم مراجعهی عدهای دیگر لازم نباشد.

با تشکر
توضیح : نام امضا کنندگان را حذف کرده ام چون این متن با ای میل به دستم رسید و ممکنه که این مطلب خیلی عمومی نباشه. آذر.



متن نامه دانشجویان دانشگاه امیرکبیر به شرح زیر است:



بسمه تعالی

جناب آقای محمود احمدینژاد

با سلام

حضور شما در پلیتکنیک روزی خاطرهانگیز برای جامعه پلیتکنیک بود. روزی که دانشگاه زنده بودن خود را با تمام وجود فریاد زد. جناب آقای دکتر این فریاد، فریاد نسل فرهیختهی این جامعه بود شاید نپسندید، شاید به زعم شما قربان صدقه رفتنهای مردمی که گناهی جز ناآگاهی ندارند، شیرینتر باشد ولی از سر دلسوزی لازم است مطالبی را به اطلاع برسانیم تا شاید در ادامه فعالیتهای خود، دقیق تر اوضاع را بنگرید و عمل کنید.

١ – لازم است بدانید که هر کس جایگاهی دارد و برای حفظ آن باید در حد جایگاه خود رفتار کند. خاتمی با بیست میلیون رای برای حفظ شأن خود در پلیتکنیک پرسشگر حاضر نشد، چه برسد به شما با حدود ٥ میلیون رای. (آرای ٣ تیر به شخصی ناشناس در برابر گذشته هاشمی داده شد) باید درک میکردید که آمدن به پلیتکنیک با سفرهای استانی فرق دارد، باید میفهمیدید حتی با فشار و حمایت دانشجویان امام صادق و امام حسین هم نمیتوانید راحت از این لانه زنبور خارج شوید. اگر مشاوران شما کمی درایت داشتند و اگر فکر نمیکردند با حاکم کردن فضای امنیتی و تهدید و تعلیق میتوانند دانشگاه را ساکت کنند، این رسوایی پیش نیامده بود.

٢ – ترکیب سخنرانان به گونهای بود که همگی یا موافق دولت و سیاستهای آن بودند و یا از تشکلهای کانونهای فرهنگی - هنری و شوراهای صنفی بودند. نمایندگان کانونها که میبایست از مشکلات کانونها میگفتند و دبیر شورای صنفی هم مجبور بود که از مسائل صنفی سخن بگوید و عملاً نمایندهای از تشکلهای مخالف سیاستهای دولت نهم وجود نداشت. چرا که اساساً تشکلی وجود نداشت و انجمن اسلامی دانشجویان که تنها نهادی بود که منتقد دولت و سیاستهایش به حساب میآمد، توسط دانشگاه قلع و قمع شده است. حال همان سؤالات فرهنگی و صنفی هم که پرسیده شد از سوی شما بی جواب ماند و پاسخی که در خور شأن دانشجویان پلیتکنیک باشد از شما شنیده نشد و جوابها همگی موضوعات مضحکی بود که به درد سفرهای استانی شما به روستاهای دورافتاده میخورد.

٣ – "افتخار این دولت این است که بازترین فضای سیاسی را در طول تاریخ کشور ایجاد کرده"، "با آزادی در این مملکت راه میروند و باز میگویند آزادی نیست و خفقان است." جناب دکتر شاید تنها موردی که هنوز سلب نشده باشد، همین راه رفتن مردم است. اگر فکر کردهاید که خفقان یعنی اینکه حق راه رفتن و نفس کشیدن هم از مردم گرفته شود، اگر معنی آزادی و خفقان در دید شما این است، بگوئید. از نظر ما کتک خوردن دانشجو مقابل چشم رئیسجمهور، تعطیلی تشکلهای منتقد، تعلیقها، توبیخها، نزدیک به ٢٠ مورد حکم اولیه تعلیق، ٣ حکم تعلیق تائید شده، ٣ دانشجوی ممنوع الورود به دانشگاه، اخراج یک دانشجوی دکترا (متین مشکین) آن هم دانشجویی که شاید از خود شما فعالیت علمی و مقالات ISI بیشتری داشته باشد، عدم ثبتنام یاشار قاجار و روزبه ریاضی در مقطع کارشناسی ارشد، بسته شدن بیش از ٥٠ فایل آموزشی در ابتدای سال تحصیلی، فقط در یک دانشگاه و به جرم انتقاد مصداق خفقان است. فشار وارد شده به نشریات که علاوه بر توقیفهای نشریات منتقد دولت، با تهدید مکرر، ایجاد مانع در مسائل مالی، ممنوعیت در توزیع آزاد و در آخرین اقدام محدودیت در تکثیر با تهدید چاپخانهها و مراکز کپی بر نشریات مستقل وارد شده است، هیچ نشان از آزادی ندارد. البته شاید مصداق سخن شما کیوان انصاری و شاید هم اکبر محمدی باشد.

٤ - "شنیدم که عدهای از دانشجویان میگویند، عدهای از دانشجویان سه ستاره شدهاند، آنها با این ستارهها ستوان یک شدهاند" جناب رئیسجمهور نمیخواهد نظامی بودن خود را به رخ ما بکشید. میدانیم درجهها را حفظید. ما به ستوان شدن که هیچ به ژنرال شدنش هم افتخار نمیکنیم، این درجهها را به نوچههای شبه نظامی خود در بسیج بدهید، ما نیازی به ستارههای شما نداریم. بدهید به آنها که برای ستوانی سر و دست میشکنند و برای ترفیع خبرچین اطلاعات شدهاند. از شخصی در جایگاه رئیسجمهور بعید است این چنین بی منطق و هزل گونه یکی از مهمترین دغدغههای دانشجویان را به باد تمسخر بگیرد.

٥ - جناب آقای احمدینژاد معترضین در سالن با وجود اینکه بیش از نیمی از سالن از صبح توسط غیر پلیتکنیکیها پر شده بود، اقلیت نبودند. اگر نسبت به دانشجویان مهمان! از امام صادق و امام حسین هم که در جلوی سالن بودند مقایسه کنید، باز هم در اقلیت نبودند. مگر اینکه شما هم سالن را از دید دوربین صدا و سیما دیده باشید. جناب دکتر دانشجونما آن نان به نرخ روزخورهایی هستند که برای مجلس گرمی ساعت ٦ صبح از امام حسین، اتوبوس اتوبوس به این طرف و آن طرف می روند تا در ملاقاتها و سفرهای استانی حنجره پاره کنند و به خاطرات شما گوش دهند. اگر تهمت زدهاید که به خدا واگذارتان میکنیم ولی اگر مدرکی بر عامل بیگانه بودن دانشجویان دارید، آن کتکهایی که زدید کم بود. مدرکتان را رو کنید ما خودمان چوبهدارش را میآوریم!

٦ – گفتهاید اساتید هیچ گاه بازنشسته نمیشوند. فقط یک خفاش حرفهای میتواند در روزِ روشن خورشید را انکارکند، جناب آقای دکتر چگونه تکذیب میکنید. برای پیرزنهای روستاهای دورافتاده که صحبت نمیکنید. دانشجویان دیدهاند! چگونه شعور دانشجو را آنقدر پایین تصور کردهاید. کاش شهامت تائید کارهای خود را داشتید و رو به کل گویی و هزل نمیآوردید.

٧ – دانشجو با توجه به مؤلفههای ذاتیش در مقابل فشار عکس العمل سریع نشان می دهد و نمیشود تمام آرمانهای او را زیر پا له کنید. نمیشود روز قبل از حضورتان نیروهای انتظامی به دانشجویان حمله کنند و با باتوم به مهرورزی با دانشجو بپردازند. نمیشود دانشجو را تهدید کنید، در همان جلسه ضرب و شتمش کنید، بزنید، ببرید و آیندهاش را نابود کنید و دانشجو برایتان سوت و کف بزند. جناب دکتر اگر عکس شما آتش گرفت، عاملش طرفداران شما بود که با وجود اینها از هر دشمنی بینیازید. وقتی دانشجو را منافق می خوانند، وقتی انجمنش را تخریب میکنند، شوراهایش را محدود میکنند، نشریاتش را توقیف میکنند، دانشجو نمیتواند ساکت بنشیند و فریاد نکشد. دانشجو مدیون هیچ جریانی نیست که مثل برخیها تحت هر شرایطی سنگ شما را به سینه بزند؟ البته شاید از شما که به جای بحث و تبادل نظر، دانشجو را به فریاد کشیدن دعوت و توصیه میکنید نباید جز این انتظار داشت.

با توجه به تمامی موارد بالا برای سرپوش گذاشتن بر فضاحت برنامه دوشنبه جمعی به حضور شما دعوت شدهاند تا با شما صحبت کنند و یک شوی تبلیغاتی و سیاسی برای شما بازی کنند. تا نقصان برنامه دوشنبه که تبلیغی برای انتخابات ٢٤ آذر بود، جبران گردد. اما بدانید صدای برآمده از پلیتکنیک صدای دانشگاهها و صدای واقعی ملت ایران بود. صدای فرد نبود که با تهدید و تطمیع آن را از بین ببرید. دانشجویان مستقل از حاکمیت این دعوت را نمی پذیرند و اگر حرفی دارید و اگر میخواهید حرفی بشنوید دوباره به پلیتکنیک بیایید. البته این بار به دعوت دانشجویان پلیتکنیک بیایید و مهمان دانشجویان پلیتکنیک باشید نه اینکه مهمان ناخوانده مدیریت انتصابی و تشکلهایی که مجموع طرفداران آنها ٥ درصد دانشجویان پلیتکنیک را شامل نمیشود، شوید. این بار به جای اینکه در جمع امام صادقیها و امام حسینیها صحبت کنید در جمع پلیتکنیکیها به بیان سخن بپردازید و آیا بدون سوت و کف آنها که مدعیاند ٢٠ میلیون نفرند میتوانید دانشجو را به بازی بگیرید؟

با تشکر

دانشجویان واقعی پلیتکنیک