آذرستان
بیست و چهار ساعت در خواب وبیداری
Monday, December 25, 2006
اون آذری که همین تابستون اخیر می رفت کلاس زبان و ساعت 2 می پرید از ونک می رفت صادقیه و تا ساعت 5-5:30 کار می کرد و باز اون قدر انرژی داشت که می توانست یه بار هم بره کوه و برگرده ، من بودم؟ عجب ! الان از کلاس که می آم بیرون فقط دلم می خواد بیام خونه و یه بالش پیدا کنم و یه ساعت بخوابم. یه ساعت هم البته جواب نمی ده ولی آن قدر داغون و خسته ام که نگو. راستی اگه یه پزشک این جا رو می خونه من یه مشکل دارم. هر چی می خوابم سیر نمی شم. شنیدم دلیلش می تونه آلودگی هوا باشه. فشار خون هم ندارم. چاق هم نیستم و وزنم از حد استاندارد هم پایین تره. شایدم دلیلش سرماست. چون من به شدت سرمایی ام. امروز وقتی وارد کلاس شدم ، بچه ها همه گفتن که تو می آیی با خودت سرما می آری ، بس که سرمایی ای و لباس می پوشی تا بیخ خرت!!! والا چی بگم.